ای کاش ببینمت ...
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر نیم نگاهی ببینمت
تکلیف بیقراری این دل چه میشود؟!
اصلا شما اگر که نخواهی ببینمت؟!
ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود
در جمکران و یا سر راهی ببینمت
یا که محرمی شود و بین کوچه ای
در حال کار و نصب سیاهی ببینمت
آقا ! خدا نیاورد آن روز را که من
سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
با این دل سیاه و تباهم چه دلخوشم
بر این خیال کهنه واهی ببینمت
دارم یقین که روز وصال تو می رسد
ذکر لبم شده که الهی ببینمت ……
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ساده به رنگ خدا در 1392/11/22 ساعت 01:05:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید