آرشیو برای: "مهر 1397"

جبرئیل ۱۰ بار به زمین خواهد آمد

پیامبر اکرم (ص) فرمود: من از جبرییل پرسیدم آیا بعد از من به زمین خواهی آمد؟ گفت: بلی یا رسول الله بعد از شما 10 مرتبه به زمین نازل خواهم شد …. و ده گوهر از روی زمین خواهم برد ( به دلیل کفران مردم ). ✅ پیغمبر فرمودند : آن گوهر ها چیست ؟ عرض کرد : ?… بیشتر »

اجر بخشش هنگام نزاع با خداست

☝ چه کسانی بر گردن خدا حق دارند؟ ✍ وقتی خداوند متعال در قیامت اعلام می‌کند: هر کسی که بر گردن من حق دارد، بلند شود. ❗️همه تعجب می‌کنند. ? از سوی خدا خطاب می‌آید: هر کسی هنگام نزاع از خود بخشش نشان داده، تا مسأله اصلاح شود، بر گردن من حقی دارد. ? قرآن… بیشتر »

به دلخوشی دیگران گیر ندهید!

? مادر بزرگ من خدا بیامرز آدم مذهبی بود. هر وقت دلش واسه امام رضا تنگ میشد میگفتم مادربزرگ حالا حتما لازم نیست بری مشهد ازهمینجا یه سلام بده. اما من واسه تفریح میرفتم شمال اون به من نمیگفت حتما لازم نیست بری شمال همینجا تفریح کن. وقتی سفره میگرفت وقتی… بیشتر »

گره گشایی از کار مؤمن بافضیلت تر از حج

☝ فضیلت گره گشایی از کار مؤمن امام صادق علیه السلام: هرکس خانه ی خدا را طواف کند، خداوند عزّوجلّ شش هزار حسنه برای او می‌نویسد و شش هزار گناه از او می‌آمرزد و شش هزار درجه به وی عطا می‌فرماید و شش هزار حاجت از او برآورده می‌سازد. سپس فرمودند: «گره‌گشایی… بیشتر »

عدالت علی (ع)

 امام علی علیه السلام فرمودند: با این جامه های مندرس به سرزمین شما آمدم، و بار و بنه ام همین است که می بینید، اکنون اگر از سرزمین شما با چیزی جز آن چه به آن آمده ام بیرون روم، از خیانتکاران خواهم بود. امام علی علیه السلام فرمودند:  «دَخَلْتُ بِلَادَکُمْ… بیشتر »

فرزندان ما جگرگوشه های ما هستند

اولادنا اکبادنا: فرزندان ما جگرگوشه های ما هستند. روزی دو نـــــفـر ســـر یک شتــــری دعــوا کردند و هر یک ادعا کردند از بیابان به اشتباه وارد گله دیگری شده است. هر دو نزد نبی مکرم اسلام ص برای قضاوت رسیدند. حضرت از آنها طلب سند و شهود برای مالکیت… بیشتر »

دل صاف یک چوپان

#تأمل (خیلی حیفم اومد شما نخونید) دل صاف یک چوپان چه میکند!!! مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید: «چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟» چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».… بیشتر »

دنیا همیشه قدردانی نمیکند

#تأمل  روزی یک معلم در کلاس ریاضی شروع به نوشتن بر روی تخته‌سیاه کرد: 9*1=7 9*2=18 9*3=27 9*4=36 9*5=45 9*6=54 وقتی کارش تمام شد به دانش‌آموزان نگاه کرد، آن‌ها دیگر نتوانستند جلوی خود را بگیرند و شروع به خنده کردند. وقتی او پرسید چرا می‌خندید، یکی… بیشتر »