همه جا گوهر و زر
ابوسعید ابوالخیر گفت:
هرجا که نظر میکنم
بر زمین همه گوهر ریخته
و بر در و دیوار همه زر آویخته
کسی نمیبیند و کسی نمیچیند…
گفتند: کو، کجاست؟
گفت: همه جاست…
هرجا میتوان خدمتی کرد
یا هرجا میتوان راحتی به دلی آورد
آنجا که غمگینی هست
و آنجا که مسکینی هست
آنجا که یاری طالبِ محبت است
و آنجا که رفیقی محتاج مـروت…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ساده به رنگ خدا در 1399/10/23 ساعت 08:23:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید